لینک دانلود و خرید پایین توضیحات دسته بندی : وورد نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت ) تعداد صفحه : 2 صفحه قسمتی از متن .doc : خاطره ای از جنگ توجه: این متن هیچ شوخی ندارد و موقع خوندن اصلاً من را جلوی خودتان تصور نکنید. در اینجا جا دارد که یادی بکنیم از همهی کسانی که در پشت جبهههای جنگ به اندازهی سربازان زحمت کشیدند. داستان زیر ورق پارهایست از تومار بزرگ رشادتها و فداکاریهای مردان ایران علیه ظلم، حاوی دو روز از خاطرات پدرم در اهواز به خط خودش. تلخی این خاطرات به قدری است که نه پدرم تا به حال در مورد آن صحبت کرده و نه من در مورد این چند صفحه از او سؤال کردم. قصد من از آوردن این داستان این بود که شما بدانید قبلیها به چه قیمتی از این مملکت دفاع کردند و با چه امیدی ما را بزرگ کردند و جان چند نفر در همین راه ترقی ما از دست رفته. به امید روزی که ما بتوانیم مانند پدرانمان به میهنمان خدمت کنیم تا جواب زحمتهای آنها را داده باشیم: ساعت پنج صبح روز جمعه پنجم دیماه شصت و پنج است. با تمام خستگی خوابم نمی برد. چ ...